صفحه اصلی > چرا كودكان، اسباببازیهایشان را میشكنند؟
چرا كودكان، اسباببازیهایشان را میشكنند؟
کودک بدون اسباب بازی زندگی ندارد. تأمل و توجه به این نكته، بیانگر اهمیت اسباببازی در زندگی و فرآیند رشد و پرورش خلاقیت و استعدادهای كودك میباشد.
«كودكی كه اسباببازی ندارد، زندگی ندارد.» تأمل و توجه به این نكته، بیانگر اهمیت اسباببازی در زندگی و فرآیند رشد و پرورش خلاقیت و استعدادهای كودك میباشد. اسباببازی حتی میتواند رشد عاطفی، اجتماعی و جسمانی كودكان را سرعت بخشد اما بارها مشاهده شده كه كودكان بهجای بازی کردن با اسباببازی هایشان، به شكستن و خرابكردن آن میپردازند که این عمل میتواند یك مشكل رفتاری و یادگیری برای آنان محسوب شود. در این نوشته به عواملی كه موجب پیدایش این معضل در كودكان میشود، اشاره شده، امید كه با دقت در آنها، تا حدی به كاهش این معضل کمک شود:
مهمترین عامل شكستن اسباببازی توسط كودكان، «كنجكاوی» آنان میباشد. كودكانی كه از هوش طبیعی و بالاتری برخوردارند، به دلیل کنجکاوی، به بررسی چگونگی كار اسباببازیها -بهخصوص اسباببازیهای صوتی، تصویری و حركتی- میپردازند و درپی آن، شروع به بازكردن یا شكستن و خرابنمودن آنها مینمایند.
«پرخاشگری» عامل دیگر تخریب و شكستن اسباببازیهاست. كودكان پرخاشگر، اسباببازیهایشان را میشكنند تا شاید آرامش بهسراغشان بیاید. اینگونه كودكان، مجسمه و عروسكهای به شکل انسان و حیوانات را بهطور كلی نابود میكنند، همچنین اسباببازیهای قرمزرنگ را بیش از سایر رنگها مورد حمله و صدمهی خود قرارمیدهند.
«بیشفعالی» كودكان نیز بهانهای برای از خراب کردن یا نابود کردن اسباببازیهاست. اینگونه كودكان، از بازی با اسباببازیها، زود خسته شده و پس از خستگی، به شكستن آنها میپردازند زیرا با اینکار، احساس لذت بیشتری میکنند.
عدهای از كودكان بهدلیل كمبود توجه و عدم محبت كافی به آنان، شكستن اسباببازیها را راهی برای جلب توجه دانسته و از این روش میخواهند خلأ عاطفی خویش را پرنمایند. اینگونه كودكان، بیشتر در خانوادههای «طلاق» و «بگو و مگو» و «سالار بودن یكی از والدین» و... مشاهده میشوند.
گاهی یادگیری و تقلید رفتارهای نامناسب والدین و مربیان-بهخصوص همسالان- میتواند عامل شكستن اسباببازیهای كودكان باشد. والدین یا آموزگارانی كه در جروبحثهای خویش بهجای دفاع، به شكستن وسایل منزل یا مدرسه میپردازند (مكانیسم دفاعی جابهجایی)، فرزندان و شاگردانشان نیز این عمل را یادگرفته و در بازی خود، اسباببازیهایشان را میشكنند.
«تبعیض» میان كودكان و دانشآموزان توسط والدین و مربیان موجب میشود كودكان بهسراغ اسباببازی رفته و در این حالت، وسایل بازیشان را نابود میكنند تا از این طریق، تشنگی محبت و خستگی تبعیض را جبران نمایند.
بیتوجهی و سهلانگاری والدین نسبت به نگهداری اسباببازیها توسط كودكان، میتواند عامل تقویت و تحریك كودكان به شكستن اسباببازیها باشد. آموزش مهارت نگهداری وسایل شخصی به كودكان و تذكر به آنان، موجب كاهش این رفتار میشود.
«ترسناك» بودن برخی اسباببازیها نیز میتواند موجب شكستن آنها توسط كودكان شود.
برخی اسباببازیها از ظرافت خاصی برخوردار بوده و با اندكفشار یا بازی زیادی، خراب میشوند یا میشكنند، بنابراین بهتر است اسباببازیهای ظریف و فانتزی را برای فرزندان سنین پایین انتخاب نكنید.
در صورتی که وسایل بازی با سن كودك مطابقت نداشته باشد، آن را بیهوده فرض كرده و به شكستن آن میپردازد. پس بهتر است در خرید اسباببازیها، دو عامل «توانایی» و «علاقهمندی» كودكان درنظر گرفته شود.
چنانچه یك وسیلهی بازی برای دو یا چند فرزند تهیه شود، چیزی جز جروبحث و درنهایت، شكستن و خرابشدن اسباببازی، نصیب والدین نمیگردد. شایسته است در حد امكان برای هریك از كودكان، اسباببازیهای جداگانهای خریداری یا تهیه شود.