درباره فواید بازی و نقش آن در پرورش جسم و روح آنها ، پژوهش های زیادی انجام شده است و کارشناسان و پژوهشگران به این نتیجه روشن رسیده اند که بازی ، نیاز اولیه و ضروری کودکان است و هر چه امکان پرداختن آنها به بازیهای سالم و سازنده بیشتر باشد ،فکر و ذهن و جسم آنها بهتر پرورش می یابد و خصوصیت های اجتماعی آنها بهبود می یابد.
هیچ زمانی جز سالهای اولیه زندگی، بازی تأثیر خود را نشان نمی دهد. پس توجه به سالهای کودکی و تأثیر بازی، ضرورت بسیاری دارد. کودک هنگام بازی می تواند کشف کند چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ کند. بازی می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد، بازی کردن بچه ها راهی است به سوی شکل گیــری شخصیتـی سالم و مفید. در نتیجه برای این که کودک در آینــده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.
تعریف بازی
به هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت گروهی یا فردی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود بازی گویند.
نقش بازی در رشد اجتماعی کودک
1. موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترس می دهد.
2. موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود.
3. همکاری،همیاری و مشارکت کودک توسعه می یابد.
4. با رعایت اصول و مقررات آشنا می شود.
5. همانند سازی با بزرگسالان را می آموزد.
6. با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت می کند.
7. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعی تجربه می کند.
8. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس،کمرویی و خجالت بیهوده رها می شود.
9. حمایت از افراد ضعیف را می آموزد
نقش بازی در رشد عاطفی
1. نیاز به برتری جویی را ارضا می کند.
2. موجب ابراز احساسات،عواطف، ترس ها و تردیدها،مهر و محبت،خشم و کینه و نگرانی ها می شود.
3. تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند.
4. برون نگری کودک را افزایش می دهد.
نقش بازی در رشد جسمی کودک
1. موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود.
2. باعث تقویت حواس کودک می شود.
3. نیرو و انرژی بدن را به بهترین شکل مصرف می کند.
4. کودک به توانمندیهای فکری و و بدنی خود آگاهی پیدا می کند.
نقش بازی در رشد ذهنی کودک
1. در یادگیری زبان نقش بسزایی دارد.
2. در رشد هوشی بسیار مهم تأثیر دارد.
3. با مفاهیم ساخت،فضا،شکل آشنا می شود.
4. رفتارهای هوشمندانه کودک تقویت می شود.
5. موقعیت استفاده از قوه ی تخیل در کودک به وجود می آید.
6. زمینه ی بهتر برای تفکر فراهم می آورد.
انواع بازیها
کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگی های خود،بازی های مختلفی را تجربه می کنند. عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت داردعبارتند از:
1) تفاوت های فردی
2) میزان سلامتی
3) سطح رشد جسمی و حرکتی
4)بهره ی هوشی
5) جنسیت
6) خلاقیت
7) فرهنگ خانواده
8) موقعیت جغرافیایی
بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود
بازی های جسمی
از قدیمی ترین بازیهاست به ابزار مخصوص نیازمند است، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای نا آرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد.
باز ی های تقلیدی
کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آن ها را باور کرده است معمولاً بهترین شخصیتها برای شروع ایفای نقش،والدین برادران و خواهران و دوستان هستند کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شدن با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های زندگی.
بازی نمایشی
کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و عینک و وسایل مخصوص آن ها استفاده می کند مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود.
بازی های نمادی
زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیر ممکن می بیند نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادی و از طریق بازی بیان می کند برای مثال بر تکه ای از چوب سوار شده این طرف و آن طرف می رود مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند .این نوع بازی یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شود.
بازی های آموزشی
مهمترین وسیله آموزش کودک،استفاده از وسایل بازی مناسب است،مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آن ها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه های کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیتهای موجود زندگی می توان استفاده کرد بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را تعیین کند.
بازی خلاقیتی
کودک از طریق به وجود آوردن چیزی،عقاید و احساساتش را اظهار می کند مانند نقاشی،موسیقی،خمیر بازی،شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان،شعر و نمایشنامه بنویسد.
بازیهای گروهی
این بازی ها هدف مشترکی دارند که افراد شرکت کننده برای نیل به آن ناگزیرند تلاشها و فعالیت های خود را با یکدیگر هماهنگ کنند. از این رو بازی ، عامل مهمی در ایجاد مراوده و ارتباط متقابل میان کودکان است ، چرا که لزوم همکاری برای رسیدن به هدفی واحد موجب اتحاد آنها می شود . بنابراین کودکان با انتخاب نوع بازی و تعیین شرایط بازی و مقید کردن خود به اطاعت از اصول و قوانین بازی ، در حقیقت نوع خاصی از زندگی اجتماعی را تجربه می کنند و در سازمان دادن به این زندگی اجتماعی ، این باور را در خود پرورش می دهند که به منظور پذیرش در گروه بازشناسی از سوی همبازی ها ، باید به توعی دیگر ، همبازی ها را در زندگی خود شرکت دهند . کودک بدون بازی و بویژه بازیهای گروهی ، خودخواه و فاقد توانایی لازم برای ایجاد ارتباط موفق و سالم با دیگران بار می آید ، حال آنکه از طریق بازی ،شیوه همکاری و نفوذ در گروه همسالان ، جلب توجه دیگران ، رعایت حقوق دیگران ، زندگی گروهی وبسیاری از امور اجتماعی دیگر را یاد می گیرد.
بازی های طبیعی
آنچه مشهود است اینکه این بازیها نه تنها منجر به رشد کودک چه از نظر جسمانی و روانی می شود بلکه بلوغ و پختگی شخصیت را همراه دارند . مثلاً اکثراً بازیهای طبیعی توام با حرکات و تقلاهای سخت است و همین عاملی است که کودک بتواند شیوه های گوناگون موجهه با محدودیت های موجود در زندگی آتی خود و عالم هستی و پرش از این محدودیت ها را تمرین کند.
بازی های شهری
به دلیل زندگی محدود در آپارتمانها ، جلوگیری از مزاحمت برای همسایگان، عدم امنیت در خیابانها و کوچه ها به هنگام بازی و امثالهم ، کودکان شهر نشین نه تنها از انجام بازی های طبیعی محرومند بلکه مجال نفس کشیدن ، با صدای بلند آواز خواندن و …. را هم ندارند . ورزشهای دسته جمعی در خیابانها و پر شدن کوچه ها و معابر عمومی توسط کودکان ، نوجوانان و حتی جوانان در روزهای تعطیل یا ساعت بعد از تعطیل شدن مدارس نمونه بارزی از عطش درونی و طبیعی آنان به چنین فعالیت و اشتغالی است .
متأسفانه آنچه زندگی شهری با خود به ارمغان آورده است محدودیت های غیر طبیعی است. محدودیت هائی که منجر به هیچگونه حرکت فعالانه و طبیعی نمی شود. زندگی شهری به تبع ویژگیهایی خاصی که ما لحظه به لحظه با آن روبرو هستیم ناگزیر از استحکام و تثبیت چنین محدودیت هائی است و نتیجه آن اینست که فرزندان ما امکان بکار انداختن قوای گوناگون هستی خود را ندارند.
اگر پدران ما با همکلاسی های خود پیاده فاصله خانه تا مدرسه را طی می کردند و در این اثنا ، همدلی ، همراهی ، همکاری و .. را تجربه می کردند ، فرزندان ما عادت کرده اند که صبح با چشمان خسته از تماشای تلویزیون و برنامه های شب گذشته و برای صرفه جوئی در وقت با تاکسی ، سرویس یا وسیله شخصی خانواده به مدرسه برود . یعنی فقط چاردیواری « چاردیواری خانه ، اطاق، ماشین ، مدرسه ، تلویزیون ، رادیو ، اسباب بازی و … ».
اسباب بازی
انتخاب «بهترین اسباب بازی» برای کودک ، کاری تقریباً ناممکن است. بهترین اسباب بازی آن است که کودک را مجذوب خود می کند و او دوباره به سراغ آن می رود و تحریک و لذت بیشتری از آن کسب می کند.
این اسباب بازی ممکن است خیلی گران یا خیلی ارزان تمام شود ولی نهایتاً همان اسباب بازی است که کودک از آن لذت می برد و بیشترین امکانات یادگیری را برای وی فراهم می آورد. برخلاف آنچه والدین انتظار دارند، هر قدر اسباب بازی دارای شکل غیر اختصاصی تر و بنیادی تر باشد، قوه تخیل کودک را بیشتر تحریک می کند. مثلاً شاید یک تکه چوب که می توان از آن به عنوان شمشیر یا عصا استفاده کرد بیشتر از یک عروسک با لباس های گران قیمت که فقط می توان یک شخصیت داشته باشد به خلاقیت کودک شما کمک کند.
اما یکی از نکات بسیار مهم که والدین باید آن را مورد توجه قرار دهند انتخاب اسباب بازی برحسب سن کودک است . یعنی یک اسباب بازی که کودکی دو ماهه را سرگرم می کند نمی تواند یک کودک دو ساله را سرگرم کند و بالعکس. کودکان همگام با رشد خود به محرک های متفاوتی نیاز دارند و انتخاب اسباب بازی بایستی براساس نیازهای متغیر آنها باشد. تناسب داشتن اسباب بازی انتخاب شده با سن کودک بسیار مهم است. اگر اسباب بازی خیلی پیشرفته باشد کودک نمی داند چگونه با آن بازی کند و لذت زیادی از آن نمی برد ، اگر هم بسیار ابتدایی باشد حوصله کودک زود سر می رود. کودک خردسال به اسباب بازی هایی نیاز دارد که حواس پنجگانه او را تحریک کند.